* دستبندایی که هر کدوم دو الی سه روز طول میکشید بافتنشون، الان بطور برعکسانهای سه تا شدن تو یه روز:/ عاقا یعنی من امروز سه تا دستبند بافتمممم عاقا یعنی این اخرش که میخواستم عکس بگیرم ازشون دستام میلرزید اصن عکسا تار میشد:| عاقا ینی نه دست موند برام، نه کمر، نه چشم:/ با این حال نمیدونم چطوری هنوز بیدارم:!
** چن شب پیش، وقتی از خونه عمه برگشتیم متوجه شدم که چقد فکم درد میکنه=] بعد فهمیدم که بعد از مدت هااا من کلی حرف زدممم عاقا منو مبینا که بهم میرسیم کلی حرف میزنیم ( در اون حد که شیدا میگف با دوستش سر اینکه کیحرف بزنه دعوا میکردن:)) ) بعد جالب نیس که مبینا چهار سال از من کوچیکتره؟=] بعدش عجیب نیس که دوستصمیمیای من که کلی باهاشون حرفم میاد همشون ازم سه الی چهار سال کوچیکترن=]
*** عاقا امروز مورفین بعد یه ماه برگشت. اندکی سخن گفتیم و اینا ولی فقط اندکی عاقا مورفین هنوز همون مورفینه، هنوز دوستداشتنیه برام فقط دیگه اعتیاد ندارم بهش=]
**** امشب با نخود کلی حرف زدیم و رویا پرداختیم *_* کلی برنامه ریختیم و کلی باک خالی کردیم برا هیجانای آینده:)) آخ خدایا قلبمممم از همین الان:)))
**** و از پیگمیِجان بگم براتون که چقد کمپیدایِلانتی شده و واقعا خیلی لاناتیه *_* و تهنا دوستیه که ازم بزرگتره و من انقد میتونم پرحرفی کنم باهاش:))
پ.ن: واهاعااای من یه برنامهی خفنِ جدید برای عنوانهام ریختم*_* و دارم کلی عشق میکنم باهاشووون❤️ میخوام تو این پ.ن جزییاتشو بگم و از همینجا اعلام میکنم که شاید خیلی طولانی بشه و هیچ اجباری به خوندش نیس=))
"خب همونطور که مشاهده میکنین؛ من الان مشتریم ینی در سیارهی مشتری قرار دارم و مقصدم کالیستوئه! کالیستو هشتمین ماهِ سیارهی مشتریه و خیلی دلبرهههه و من عاشقشم پستهایی که با عنوان مشتری میذارم، اتفاقات و کلا چیزای مربوط به همین روزهای الانِ زندگیم هستن:))
من باید شش تا ماهِ اول مشتری رو رد کنم تا برسم به کالیستو:)) و الان روی ماه مِتیس قرار دارم:)) متیس یه ماهِ کوچولو موچولوئه که شکل دایره هم نیس! بعد از متیس میرم به ماهِ آدرستیا :)) آدرستیا از متیس کوچولوتره و دایره شکلم هس:))
بعدازون میرم به ماهِ آمالتئا :)) آمالتئا از ماهای قبلی بزرگتره و قهوهایوسرخ رنگ و این مدلیاس:)) بعدترش میرم به تِبه :)) تبه کوچیکتره و یهجورایی مثلثی شکله:))
بعدش میرسم به آیو *_* آیو یه دایرهی زرد رنگه که از چهارتا ماه اول بزرگتره! بعد از آیو میرم به اروپا :)) اروپا یکم از ایو کوچیکتره، دایرهای شکله و رنگش نزدیک قهوهای و نقره ای و این حرفاس:))
بعد از اروپا میرسم به گانیمد*_* واهای گانیمد*_* بزرگترین ماهِ سیارهی مشتریه و روش نقاط درخشان داره و خیلی خوشگله
و اینک میرسیم بهههه کالیستووو*____* بعله بعله کالیستوی من خیلی قشنگه کلی رنگ داره و مخصوصا حتی بنفش*____* کالیستو خیلی درخشانه و پر از نقطههای درخشندست*______*
خب حالا ارتباط این ماه ها رو با عنوانِ پستهام بگم براتون از زمانی که من در متیس قرار دارم تا آیو ینی ماهِ متیس و آدرستیا و آمالتئا و تِبه توی این ماهها من تماما غرقِ در رویاهامم*__* یعنی تمامِ پستهای با این عناوین تماما رویاپردازی های منن=))
در ماههای آیو و اروپا و گانیمد، شاهدِ رویاهایی خواهیم بود که واقعی شدن*_* و البته همراهن با کلی رویاپردازیِ دیگه
و در کالیستو*______* اونجا همهی رویاهام واقعی شده کالیستو دقیقا مثل مشتری قراره شرح روزهای زندگی من باشه روزهایی که الان دارم میبینمشون و در کالیستو قراره لمسشون کنم کالیستو تمام رویاهای الانه منه که واقعی شدن*_*
نمیدونم هرماه قراره صاحبِ چند تا پست بشن! فقط میدونم که اولِ راهم و کلی رویا منتظر منن "
پ.ن دو: نمیدونم متوجه شدین یا نه! ولی کلمهی 'وای' نشاندهندهی ذوق منه:)) و هرچقدرم ذوقم بیشتر باشه نسبت به موضوع، مدلش عوضتر میشه (واای/ واهاای/ واهااعااای)
پ.ن سه: امشبم ازون شبایی بود که کلی خسته بودم و قرار بود زود بخوابم ولی انقد ذوق و شوق و خوشحالی و جذابیت به خورد خودم دادم که هنوز بیدارم=))
پ.ن چاهار: بچه ها یه سوال! این هشتگ ها یعنی کلمات کلیدی فقط ده تاشو تو کادر کنارِ وبلاگ نشون میده ینی؟:/
پ.ن پنج: بزنید روی ' ازمتیستاکالیستو '
درباره این سایت