* تازه از امتحان زیست برگشتم و دارم از وسط نصف میشم-_- الان حتی فکر اینکه بخوام برم فیزیک بخونم آزاردهندنست چون واقعا دارم از وسط نصصصف میشم-_- اقا دارم از وسط نصف میشم ینی وااااقعا دارم از وسط نصف میشمممم:/
* این ستارهی اولو، ظهر که از امتحان اومدم نوشتمش ولی خب الان تازه اومدم ادامه حرفامو بنویسم و دلم نیومد این حس زیبای از وسط نصف شدنو پاک کنم :دی
* رفته بودیم لوازم تحریر، بعد برا مُطی کتابرنگامیزی و مدادرنگی گرفتیم. بعد یه طرف لوازم تحریریه کلا کتابای کمک درسی بود. بعد عاقا اصن خیلی خوشگل بودن=] ینی من هیچوقت فکر نمیکردم از دیدن کتابای درسی و کمک درسی انقد ذوق کنم:دی انقد خوشگل بودن برام که دلم میخواس از همشون داشته باشم=] حتی فیزیک=]❤️
* ظهر مهدی رو گوشی مامان پابجی نصب کرد؛ بعد میبینم رفته داره به مامان یاد میده چطور بازی کنه :دی یعنی اگه موفق بشه به مامان یاد بده من میرم کارشو تو کتاب غیرممکنها ممکن میشوند» ثبت میکنم=))
* آقا ظهر از شدت نصفشدگی و کلا فشار این چن وخت، نتونستم دیگه جلو خودمو بگیرم و تل و اینستامو نصب کردم=/ ولی واقعنی حقیقتنی نذاشتم از کارای مفیدم چیزی کم بشه=/ تازه کتاب خوندنم به کارای مفیدم اضافه کردم. ظهرم تصمیم گرفته بودم امروز فیزیک نخونم ولی خوندم. به خودم افتخار کنم یا خیلی ندید بدیدم :دی (آخه دو صفحه فیزیک افتخارش کجاس خدایی=\)
* عاقاااا دوستای گمشدهی وبلاگیچنلیمو که خیلی وقت بود گم کرده بودم، پیدا کردمممم♥️ اصن فکر نمیکردم نصب تل و اینستا انقد پر از خوشحالی و اتفاق خوب باشه:)) خدایا شکرت اصن :))
* یکی دو روز پیش یه
موزیکطورِ خیلی خوشگل شنیدم که یکی از بچه ها تو چنلش گذاشته بود؛ انقد که خوشم اومد ازش کل شعرشو گذاشتم این سمت چپ وبم:)) بعد فرداش یه تیکه آخرشو که تکرار شده بود برداشتم، باز شبش تیکه اولشم برداشتم، باز روز بعدش دوباره تغییرش دادم:/ و فقط موند همون یه جملهای کع الان هس=]
خب میدونین اینکه گوش داده بشه خیلی فرقشه با خوندن متنش بعد من هی با خودم فکر کردم اینجوری خوشگلیشو از دست میده پس کلا موزیکشو میذارم:)) دوس داشتین گوش بدین.
پ.ن: راستی چنل تلگرام زدم. یعنی داشتم قبلا ولی خب اون قبلیو به هیشکی ندادم. یه چن بار دادما ولی باز منصرف شدم=| خلاصه که الان یه جدیدشو زدم و این یکیو به همه میدم =]]
اون بالا، تو منو هس اگه دوسداشتین بیاین. قدمتون رو تخم چشام=))
درباره این سایت